عبدالرضافارسی

یادداشت های عبدالرضا فارسی

عبدالرضافارسی

یادداشت های عبدالرضا فارسی

شاهنامه کیخسرو زرین کوب

کاری که سزای شاهنامه باشد آشنایی با پیام شاهنامه است - و نفوذ خردمندانه در روح تربیتی آن. این نکته ای است که محتاج بررسی های دیگرست و بررسی های صمیمانه تر. در هرحال تامل در شاهنامه اگر با تعمق در پیام واقعی شاهنامه همراه باشد نباید ما را در دود و بخار سکرانگیز کرخت کنندهٔ غرورهای گذشته به جستجوی یک پناهگاه مجهول بکشاند.

  

باید ما را به افق های اخلاقی انسانیت، به دنیای خجستهٔ تقوی و عدالت واقعی، به قلمرو قهرمانی هایی که شایستهٔ انسانیت است سوق دهد تا سینه های ما از غرور هوایی پاکتر، صاف تر و آرام تر انبساط پیدا کند.

باشکوه ترین اما نجیب ترین سیمای دوران اساطیر شاهنامه، کیخسرو، در پایان یک عمر پیکار و کوشش آرامش روحانی را که آرمان تمام طبقات صلح جوی شاهنامه است بر کروفر آنگونه زندگی که ایدئال طبقات موبدان و ویسپوهران را تجسم می داد ترجیح داد.


این آرامش روحانی که آن را کیخسرو و یارانش در انزوای کوه به دست آوردند خود فردوسی آن را نه در کوه جستجو کرد - نه در عزلت و انزوا. در عبرت جست و در بازگشت به قلمرو اخلاق که بی آن، دنیای ما برخلاف دنیای شاهنامه تنها کمینگاه آن ددی خواهد شد که به قول رنه گروسه در درون انسانهاست.

اگر این عبرت جویی - که معرِّف بینش خود فردوسی است - درنده خویی این دد را در وجود ما از بین نبرد چه دوزخ عجیب تری خواهد بود، زندگی انسانها. اما این عبارت در عین حال همان نتیجهٔ عارفانه ای است که نفس تربیت یافته ای هم مثل سعدی از نفوذ در دنیای شاهنامه به آن رسیده است:

اینکه در شهنامه ها آورده اند

رستم و رویینه تن اسفدیار

تا بدانند این خداوندان ملک

کز بسی خلق است دنیا یادگار...


( عبدالحسین_زرین_کوب، "نفوذ در دنیای شاهنامه")


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد