اجتماع محوررویکردی است در پیشگیری که در آن به نقش عوامل محیطی و اجتماعی در کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی مردم توجه می شود.
رویکرد اجتماع محور، رویکردی بر اساس مد ل محیطی اجتماعی و مداخله کامل و مؤثر ذینفعان در یک اجتماع کوچک و یا community است که در آن اعضاء برای ارتقاء شرایط خود، به عمل اجتماعی مطابق برنامهریزیهای محلی اقدام میکنند.
ساماندهی افراد که نمایانگر سازمانها دسته بندی ها یا تشکل هائی است که موافق کار با همدیگر بخاطر کسب یک هدف مشترک هستند . (فیگر و راجرز 1989 )
ویژگیهای اجتماع موثر
- درک و فهم اجتماع
- داشتن اهداف مشارکتی
- وجود بیانیه ماموریت و اهداف مشخص
- مشارکت بهنگام و فعال در قسمت های مختلف اجتماع
- فواید و مزایای آشکار و قابل مشاهده در سطح وسیع اجتماع
- ارتباط با سازمانهای خارج از اجتماع
- دارا بودن کفایت سازمانی
- اهمیت رهبری اثر بخش و پایا
- فرایند تصمیم گیری مردم سالار
- وجود کارشناس و افراد داوطلب و با تجربه
- ارتباط باز و راحت
- اطمینان متقابل
- قابلیت دستیابی به خدمات
- توانائی رهبری و تعارض
اجتماعی سالم است که دائما” محیط فیزیکی و اجتماعی جدید خلق می کند و آن دسته از منابع اجتما عی را گسترش میدهدکه افراد را قادر میکند تا همدیگر را حمایت متقابل کنند و همه عملکردهای زندگیشان را ارتقا داده و منابع بالقوه خود را تا حد اکثر بهبود بخشند.
مصرفکنندگانی که قدرت در مداخله آنچه به آنان مربوط میشود، ندارند موجب چند زیان عمده میشود.
1. اعضای یک جامعه به دو گروه تصمیمگیر و مجری تقسیم میشدند و در نتیجه گروه تصمیمگیر حاکم بر سرنوشت گروه دیگر شدند.
2. از تمام داشتههای اعضای جامعه استفاده نمیشد.
3. روابط جامعه غیرصمیمانه و بر اساس نظام ارباب و رعیتی تنظیم میشد و بنابراین کیفیت زندگی و احساس بهروزی پایین میآید.
4. امنیت و عدالت با دستیابی عدهای به قدرت و محروم شدن عدهای دیگراز میان میرفت.
5. اعضای اجتماع دائم درگیر با خودیهایی بودند که قصد داشتند منابع ایشان را از دستشان خارج کنند.
6. دولت، به عنوان مرجع قدرت و تصمیمگیری مطلقالعنان میشد و در نتیجه مسئولیتها به دوش دولت میافتاد.
7. تعادل سالم و سازنده بین مسئولیت و حقوق افراد و جامعه از بین میرفت.
8. مشکلات معنوی جدی ایجاد میشد، افرای بشری تحریک میشدند به عوض بندگی حق، راه نامناسب دیگری در پیش گیرند.
9. پیشرفت بشری متوقف میماند یا در جهت حفظ منافع عدهای خاص رشد مختصری میکرد و دهها مشکل دیگر
به این ترتیب مفهوم جدید موردنیاز برای زندگی انسانی، دیدمان ارتقاء سلامت بود که در آن دو موضوع اصلی، یعنی اجتماع محوری و مداخله مؤثر در محل زندگی، مفهوم بنیادین « مشارکت مؤثر ذینفعان» را در برداشت. به این ترتیب قلب ارتقاء سلامت یعنی اقتدارافزایی و قلب اقتدار افزایی یعنی مشارکت، برای افزایش کیفیت زندگی بشر وارد تئوریپردازیهای رفاه و سلامت شد. تجارب متعدد جهانی در این زمینه وجود دارد که به علاقمندان پیشنهاد میگردد آنها را مطالعه فرمایند.
بستر سازی و فراهم آوری زمینه لازم برای مشارکت آحاد مردم در ارتقای سلامت روانی – اجتماعی خود یکی از مهمترین وظایف نهادها و سازمانهای متولی رفاه اجتماعی است .
مفهوم « همه چیز را همگان دانند» و توجه به اعتماد به «خرد جمعی» و افزایش نقش مردم در آن جزئی که متعلق به آنهاست فراز و فرودهای متعددی را پشت سر گذاشته است. کار توسط مردم و همکاری با ایشان شده است. به نظر میرسد چنانچه مردم بخواهند احساس بهروزی کنند بایستی احساس تعلق کنند و نقش آنها در مایملک ایشان (یعنی اجتماعی که بر آن زندگی میکنند) مورد توجه قرار گیرد. در حال حاضر موفقیت برنامههای اجتماع محور از طریق افزایش سرمایه اجتماعی و سایر مکانیسمها در تجارب موجود جهانی نشان داده شده است. در هنگام کار با شبکه با جستجوی کلمات کلیدی « بهترین تجارب ـ برنامههای اجتماعمحور» به میلیونها تجربه در این مورد دست خواهیم یافت.
اجتماعات زمانی بوجود می آید که افراد ی به شکل هم وابسته تلاش می کنند تا ضمن التزام به سنتها و علایقی که از سنتها جدا است ،آینده خود را بر ساس واقعیتها ی زمان حال بهبود بخشند
به طور کلی در برنامههای اجتماع محور، کارگزار محلهای، ارزیابی محلی، بسیج اجتماعی، سازمانیابی اجتماعی و برنامهریزی و اجرای پروژه را در اجتماع محلی پیگیری میکند. سازمانهای مجاور (غیراز سازمان اجتماع محور)سه نقش اصلی در این فرآیند را به عهده میگیرند، حمایتگیری، آموزش و تسهیلگری (بسیاری از مواقع تسهیل گری درونی است)
دوستان عزیزی که سوال داشتند